گفت و گو: ملیکا شیخان | هفدهمین مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران در ۵۳سالگی تاسیس این شرکت که اوج فعالیت های توسعه ای و آخرین گام های گازرسانی را پشت سر می گذارد، ۵۴ساله است و ۱۰ماه زودتر از تاسیس شرکتی که هم اکنون سکان هدایتش را در دست دارد، به دنیا آمده است. «حسن منتظر تربتی» متولد ۲۴ آذر ۱۳۴۳و از اهالی تربت حیدریه است که از شانزدهم خرداد ۱۳۶۷و پس از فارغ التحصیلی از دانشکده نفت آبادان در رشته مهندسی شیمی، فعالیت های ابتدایی خود را در پالایشگاه گاز شهید هاشمی نژاد آغاز کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او نیز همچون حمیدرضا عراقی که کلید برج گاز را از او تحویل گرفت، سابقه ای طولانی در
صنعت گاز دارد و به همین دلیل، خود را «فرزند گاز» و «پرورش یافته در مکتب بزرگ صنعت عظیم نفت و گاز» برمی شمرد. مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران در گفت وگو با «انرژی امروز»، اظهار امیدواری می کند که در سال ۱۳۹۸، بتواند مشکلات موجود در حوزه منابع انسانی و معیشت کارکنان را برطرف کند: «تمام تلاش خود را خواهم کرد تا در به موضوع نیروی انسانی، زمان و اهمیت بیشتری تخصیص دهیم و مشکلاتی که به دلیل نوع قراردادها و استخدامهای متفاوت با آن دست و پنجه نرم می کنیم را رفع کرده و بهبودی در این روند حاصل شود.» ******* بعد از کشمکش های طولانی و حواشی مربوط به بازنشستگی معاونان وزیر نفت ازجمله مهندس عراقی، ابتدا به عنوان قائم مقام و بعد از چند روز به طور رسمی سکان دار برج گاز شدید. اصل و حواشی ماجرا از چه قرار بود و آیا در جریان تصمیم وزیر نفت برای این انتخاب بودید؟اگرچه موضوع کناره گیری مهندس عراقی از شرکت ملی گاز ایران چندینبار مطرح شده بود، اما این اواخر به دلیل ضرورت اجرای قانون منع به کارگیری بازنشستگان، حتما باید جایگزین برایشان معرفی میشد که یکی از گزینهها نیز من بودم. درحالی که خودم واقعا دنبال این جایگاه نبودم، اما از اینکه در میان افراد مطرح برای هدایت صنعت گاز مطرح شده بودم، حس بسیار خوبی داشتم. همکاران و مدیرانی که با آنها در ارتباط بودم نیز همه تشویقم می کردند که این سمت را قبول کنم و نه نگویم.آقای زنگنه بدون اینکه حتی یک کلمه با من صحبتی داشته باشند، حکم مدیرعاملی شرکت ملی گاز را به نام من صادر و امضا کردند. جالب این است که یک هفته بعد از صدور این حکم، برای اولین بار با ایشان به طور مستقیم ملاقات داشتم! آن روزها و قبل از تصمیم نهایی مهندس زنگنه، نگاه خود شما به این موضوع چه بود؟نه تنها آن زمان، بلکه همچنان معتقدم روند رشد و تعالی انسان در ابعاد مختلف معنوی و مادی و به خصوص سمتهای اینچنینی، باید روند طبیعی داشته باشد و روزی آدم ها باشد. دستاوردها و روزی هر انسان از سوی خداوند برای او مقدر می شود و اگر به زور بخواهیم به برخی موارد برسیم، همواره با دغدغه های متعدد و خون دل همراه است و هیچ شادی و برکتی نخواهد داشت. در تمام دوران خدمتم که هم اکنون حدود ۳۳سال از آن می گذرد، به لطف خداوند همیشه در جاهایی قرار گرفته ام که با رضایت بوده و واقعا هم در تمام این سالها، روزهای همراه با رضایت مندی و شادی را سپری کرده ام. چند روزی نیز در کسوت قائم مقام مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران ظاهرشدید. دلیل این انتصاب و انتخاب چه بود؟زمانی که موضوع کناررفتن قطعی ۳نفر از مدیران عامل شرکت های اصلی وزارت نفت و همچنین آقای عراقی به طور جدی پس از مصوبه مجلس مطرح شد، وزیر نفت هنوز برای جایگزینی معاونان خود تصمیمی نگرفته بود. بنابراین قرار شد شرکتها با پیشنهاد مدیرعامل وقت، یک نفر را بهعنوان قائممقام انتخاب کنند تا در بازه زمانی میان رفتن مدیران عامل وقت بازنشسته شده که به لحاظ قانونی حق امضا نداشتند تا انتصاب مدیران عامل جدید، قائممقام قادر به اداره قانونی امور اجرایی شرکت باشد. این کار نیز در جلسه هیئتمدیره و با حضور تمامی اعضا برگزار و این وظیفه به من سپرده شد که من هم پذیرفتم. آیا این موضوع نیز مشخص شده بود که قبول مسئولیت قائم مقامی، الزاما باید منتهی به مدیرعاملی هم بشود؟واقعا برایم مهم نبود که درنهایت امر، جانشین قطعی آقای عراقی بشوم یا نه؛ زیرا مطابق روال ۳ دهه گذشته، انجام وظایف اداری و قانونی در هر جایگاهی که باعث پیشبرد اهداف صنعت گاز بشود، برایم بیشترین اهمیت را داشت و بدین ترتیب آمادگی داشتم که حتی فرد دیگری به عنوان مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران انتخاب و معرفی شود. اولین حضور رسمی شما نیز مصادف با حضور رئیس جمهور عراق در ایران شد و شاهد حضور شما به همراه اعضای منتخب هیئت دولت و رئیس جمهور در این نشست بودیم.بله؛ همان در همان نخستین روزی که به عنوان قائم مقام مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران معرفی شده بودم، دولت ایران میزبان رئیسجمهور عراق بود و برای نشست روسای جمهور دو کشور به کاخ سعدآباد رفته بودم. درحالی که انتخاب و انتصاب معاونان وزیر نفت دارای تشریفات خاص و روند اداری معینی است، اما شاهد گمانه زنی هایی نیز در این خصوص بودیم و اسامی باربط و بی ربطی نیز چه از داخل و چه خارج از بدنه صنعت گاز، مطرح می شد. برخورد شما با این فضا چگونه بود؟درکنار وظایف سنگینی که برعهده گرفته بودم، فضاسازی های رسمی و غیررسمی بسیاری نیز در عرصه عمومی و رسانه ها ایجاد شده بود و بازار اعلام اسامی جانشینان احتمالی مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران و سایر معاونان وزیر نفت در رسانهها بسیار داغ شده بود! با توجه به تسلط کامل بر ابعاد مختلف صنعت گاز و امور جاری آن و بدون توجه به تحرکات و جهت دهی هایی که در فضای رسانه ای انجام می شد، سرگرم انجام کارهای جاری و عقب مانده شرکت بودم تا اینکه بعد از چند روز از دفتر وزیر نفت با من تماس گرفتند و گفتند جلسه هیئتمدیره را برای انتخاب مدیرعامل، تشکیل دهید و خودتان مدیرعامل را انتخاب کنید. تفاوت دیدگاه های من با مهندس عراقی، ۵ درصد خواهد بود و باید بگویم ۹۵درصد از اهداف و برنامه های صنعت گاز با دقت و کیفیت بالایی که تدوین شده اند، ادامه خواهد یافت. براساس این دستور اداری، جلسهای با حضور اعضای هیئتمدیره برگزار کردیم که براساس آن، من را بهعنوان مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران انتخاب کردند. این انتخاب، وظیفه بسیار سنگینی را بر دوش من گذاشته است که امیدوارم بتوانمبه معنای واقعی از عهده انجام آن به بهترین شکل ممکن برآیم. ازجمله ویژگی های معاونان مهندس زنگنه می توان به مواردی همچون سابقه همکاری با ایشان و ضرورت شناخت از توانمندی های اجرایی آنها در کنار صبوری بالا اشاره کرد. هم اکنون که چندماهی از همکاری مستقیم شما به عنوان مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران و ایشان و حضور در جلسات شورای معاونان می گذرد، چه دیدگاهی در این خصوص دارید؟اگرچه سابقه همکاری با مهندس زنگنه را در گذشته نیز داشتم، اما این ارتباط پیش از انتخاب به عنوان معاون ایشان بهصورت مستقیم نبوده است. یکی از مزیتهای ایشان این است با بدنه شرکت هم غریبه نیست و خیلی خوب آنها را میشناسد. مطمئنا نسبت به من هم شناخت کافی داشتند و شاید همین هم امر باعث شد بدون اینکه حتی یک کلمه با من صحبتی داشته باشند، حکم مدیرعاملی شرکت ملی گاز را به نام من صادر و امضا کنند. جالب این است که یک هفته بعد از صدور این حکم، برای اولین بار با ایشان به طور مستقیم ملاقات داشتم! «من، تربتی، فرزند گاز...»؛ این عبارت احساسی، آغازگر نخستین نوشتار و پیام رسمی شما به کارکنان صنعت گاز در مقام معاون وزیر نفت و سکان دار برج گاز بود. هدف اصلی شما از نگارش این متن چه بود؟واقعیت این است که هنگام قطعی شدن انتخابم به عنوان معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران، یاد نخستین روزهایی افتادم که وارد صنعت گاز شده بودم. اواسط ۱۳۶۶ که از دانشکده نفت اهواز در رشته مهندسی شیمی فارغالتحصیل شده بودم، تصمیم گرفتم برای شروع کار به زادگاهم بازگردم و در پالایشگاه شهید هاشمی نژاد مشغول شوم. آن زمان رسم بر این بود که فارغالتحصیلان دانشکده نفت باید کارشان را از جنوب شروع کنند، اما من بهدلیل آشنایی اتفاقیام با آقای شمشیری و نامه ایشان از خرداد تا اسفند همان سال در پالایشگاه شهید هاشمی نژاد مشغول به کار شدم تا اینکه به دلیل فشار اداره استخدام برای کار در جنوب، مجبور شدم بعد از تعطیلات عید به تهران بیایم. نامهای به آقای آقازاده، وزیر نفت وقت، نوشتم و توضیح دادم که بهدلیل نزدیکی به خانوادهام در آنجا مشغول به کار شده ام و مصمم هستم که این وضعیت را ادامه بدهم. به دلیل مصادف شدن این موضوع با ایام ارتحال امام خمینی ره و تعطیلی ادارات دولتی، نامه من تا شهریور همان سال بیجواب ماند و معطل شدم. حدود ۶ ماه بیکار بودم، اما در نهایت و با پیگیریهایی که انجام شد، به لطف خداوند دوباره به پالایشگاه شهید هاشمی نژاد برگشتم. مرور سریع این خاطرات و باور اینکه به عنوان یکی از کارکنان صنعت گاز که در ۳ دهه گذشته، فعالیت های کاری خود را از پایین ترین رده های کارشناسی، آن هم در پالایشگاهی واقع در نقطه صفر مرزی آغاز کرده و بدون هیچ گونه تعلقات سیاسی و جناحی، به بالاترین درجه مدیریتی در صنعت گاز و معاونت وزیر نفت رسیده است، بسیار لذت بخش و برایم درس آموز بود. همین موضوع باعث شد خود را «فرزند گاز» بنامم. اتفاقا در آن نامه، ابتدا از حسن نظر و توجه وزیر نفت که مجددا به یکی دیگر از مدیران و فرزندان شرکت ملی گاز ایران اعتماد کردند، تقدیر و تشکر کردم و سپس خطاب به کارکنان صنعت گاز، اظهار امیدواری کردم که با حمایت تک تک همکاران عزیز و شایسته، بتوانیم دست در دست یکدیگر، ضمن توسعه و پیشرفت روزافزون این صنعت عظیم، پاسخ مناسب و شایسته ای نیز به اعتماد مهندس زنگنه بدهیم. درواقع معتقد بودم این انتخاب، بیانگر اعتماد و اعتقاد به شایستگی ها ، تخصص و توانمندی بدنه شرکت ملی گاز ایران بود همان طور که اشاره کرده، این نوید را به نسل جوان شاغل در شرکت ملی گاز ایران داد هر یک از آنها نیز با تلاش و کوشش، می توانند به بالاترین جایگاه مدیریتی در شرکت برسند. اگرچه تلاش بسیاری برای بازگشت به زادگاه خود و فعالیت در پالایشگاه شهید هاشمی نژاد داشتید، اما چرا بسیاری از سوابق و فعالیت های شما در تهران رقم خورده است؟همان طور که اشاره کردم، بعد از حدود ۶ ماه پیگیری و اتمام مراسم ارتحال حضرت امام(ره)، دوباره به پالایشگاه برگشتم و حدود ۵ سال آنجا بودم. در دیماه ۱۳۶۸ ازدواج کردم و مصمم به ادامه تحصیل بودم که موفق به پذیرش در رشته مهندسی صنایع دانشگاه امیرکبیر شدم که البته سختیهای زیادی برای رفتوآمد با خانواده داشتم. بعد از مدتی مدیر وقت پالایشگاه تصمیم گرفت برای آسایش بیشتر خانوادهام در قالب ماموریت، من را به تهران بفرستد. ۲ سال در تهران مشغول شدم و قصد داشتم بعد از تمامشدن درسم به خراسان برگردم، اما آنچنان علاقه مند و مشغول کار جدید شده بودم که بعد از اتمام درس، در تهران ماندم. یادم است آن زمان اختلاف نظری اساسی میان مدیران بخش های عملیات و مهندسی درباره احداث ایستگاههای فراشبند و نورآباد به وجود آمده بود. برای رفع این اختلاف، مسئولیتی به من سپرده شد و به همین دلیل، مجبور بودم در تمامی جلسات مربوط به این ایستگاهها شرکت کنم، تا جایی که در تعیین مکان آنها هم نقش داشتم. اما ظاهرا حضور شما در تهران به این مسئله ختم نشد و همچنان، ساکن تهران ماندید و دیسپچینگ را برای ادامه فعالیت های خود انتخاب کردید!بعد از اتمام فعالیتم در خدمات فنی، در اواسط ۱۳۷۹ به طور غیرسمی و از ۱۳۸۱ بهصورت رسمی به سازمان دیسپچینگ منتقل شد که البته آن زمان به اداره ارسال گاز معروف بود. در ابتدای حضورم در این واحد که در شهرری مستقر بود، به موضوع جالبی برخورد کردم؛ آن زمان هیچ گونه دیتای آنلاینی وجود نداشت و از طریق برقراری ارتباط تلفنی، داده ها را از ایستگاهها میگرفتند و در برگه های کاغذی یادداشت میکردند. بدین ترتیب آخر هر شب با انجام عملیات ریاضی به صورت دستی، متوجه می شدیم که شبکه ها در چه وضعیتی قرار دارند. البته آن زمان، وسعت شبکه هم خیلی کوچک بود. فقط یک خط لوله سراسری اول و بخشی از خط لوله دوم را داشتیم. بعد از یک دهه که دیسپچینگ را در ۱۳۹۲ تحویل دادم، تغییرات بسیار زیادی در آن از هر نظر بهوجود آمده بود.این واحد هم اکنون نیز یکی از مدرنترین بخشهاست و افتخارم این بود که این بخش را به رئیس خودم تحویل دادم. به دلیل حساسیت بالای دیسپچینگ، آقای عراقی نگران بود که من اگر به برنامهریزی منتقل شوم، وضعیت آن چه خواهد شد که در نهایت، مهندس طاهری برای مدیریت آن انتخاب شدند.مهمترین اتفاقی که در مدت حضورم در شرکت مهندسی و توسعه گاز رخ داد، عهده دار شدن مسئولیت نیروهای انسانی بود. در ابتدای دولت یازدهم که هدایت صنعت گاز به مهندس عراقی سپرده شد، وضعیت برنامه ریزی چگونه بود؟اواسط ۱۳۹۲ بود مسئولیت برنامهریزی شرکت ملی گاز را برعهده گرفتم و برای ایجاد تحولات اساسی در آن، ایدههای بسیاری را درنظر داشتم. حدود ۲ سال از حضورم در این بخش نگذشته بود و کارهای نیمه تمام بسیاری داشتم که در سال ۱۳۹۴ ازسوی مدیرعامل وقت، تصمیم گرفته شده به شرکت مهندسی و توسعه گاز بروم. البته همیشه از افرادی که این تصمیم را برای من گرفتند تشکر میکنم. آیا می توان حضور شما در شرکت مهندسی و توسعه را سکوی پرتاب به برج گاز درنظر گرفت!به این موضوع اصلا فکر نکرده ام. البته تا آن زمان تجربه کار اجرایی نداشتم و تمام دوران خدمت خود را در بهرهبرداری و عملیات بودم و بههمیندلیل نگرانی و هیجان بسیاری داشتم. در مدت ۳ سالی که مسئولیت شرکت مهندسی و توسعه را برعهده داشتم، با همراهی سایر همکاران، موفق به اتمام و بهره برداری از پروژههای بسیار مهمی شدیم که آثار زیادی در روند توسعه فعالیت های شرکت ملی گاز ایران داشت؛ پروژه هایی مثل خط لوله زاهدان که توسط رئیسجمهور افتتاح شد و همچنین خط لوله دامغان-کیاسر که وابستگی ما به ترکمنستان را برطرف کرد و شمال کشور را در حاشیه امن قرار دارد. ویژگی اصلی و تفاوت این مسئولیت با تجارب قبلی شما در چه بود؟مهمترین اتفاقی که در مدت حضورم در شرکت مهندسی و توسعه گاز رخ داد، عهده دار شدن مسئولیت نیروهای انسانی بود. تا آن زمان با نیروهای انسانی فقط از نظر انجام وظایف تخصصی ارتباط داشتم و هیچوقت مسئولیت استخدام، حقوق، آینده و آموزش آنها را نداشتم. درواقع در مدت ۳ سال حضورم در این شرکت به عنوان مدیرعامل، علاوه بر مسائل اجرایی و تخصصی، عهده دار تمام مسئولیت های مرتبط با نیروهای انسانی نیز بودم. وضعیت شرکت از لحاظ شاخص های منابع انسانی چگونه بود؟خاطرم می آید روزهای اول که به آنجا رفته بودم، نیروهای انسانی و بهویژه بخش افراد دارای قرارداد پیمانکاری، نگاه منفی بسیار زیادی به شرکت داشتند. آنها میگفتند در شرکت، ۲ نوع نیروی سیاه و سفید داریم و ما جزو نیروهای سیاه هستیم! به خوبی یادم است که جو بسیار سنگینی در اولین جلسه من با همکاران حاکم بود. آنها به مسائلی اشاره می کردند که هرچند بسیار ابتدایی به نظر می رسید، اما تا آن زمان به آنها توجه نشده بود. به همین دلیل و با توجه به پیشینه کاری خودم که کار را از نخستین رده های کارشناسی آغاز کرده بودم، سعی کردم بیشتر توجه و تمرکز را روی این مسائل بگذارم. جالب است بگویم که در جلسه مشابهی که درست یک سال بعد از حضورم در آنجا با همکاران برگزار کردیم، شاهد نتایج بسیار خوبی و ایجاد فضایی شاد و صمیمی بین کارکنان بودم که تداوم این روند، موجب بیشترشدن انگیزه آنها برای کار شده بود. با توجه به این تجربه و پروژه های متعدد گازرسانی به سراسر کشور از یکسو و ازسوی دیگر، ثبات نسبی حاکم در شرکت ملی گاز ایران در سالیان گذشته، آیا با تداوم حضور شما شاهد ایجاد تغییرات عمده در روندها و رویکردهای مدیریتی خواهیم بود؟معمولا وقتی مدیری خارج از بدنه یک سازمان انتخاب می شود، عموم کارکنان سازمان منتظر ارائه دیدگاه ها و اجرایی شدن برنامه های مدیر جدید می مانند و مدت زمانی برای ایجاد تعامل و شناخت دوجانبه، زمان صرف می شود؛ اما این موضوع درباره من بسیار متفاوت بود. با تمام همکاران صنعت گاز براساس شناختی که از یکدیگر داشتیم، به راحتی ارتباط صمیمانه برقرار کردیم؛ زیرا سابقه ۳۰ سال کار کارشناسی و مدیریتی و خصوصیات اخلاقی من را می شناختند. با توجه به حضور نسبتا طولانی مهندس عراقی در راس شرکت ملی گاز ایران و همراهی من با ایشان در هیئتمدیره شرکت و مسئولیت های مختلف، میتوانم بگویم بخش زیادی از برنامه ها و اهداف ترسیم شده برای صنعت گاز، نتیجه تصمیم گروهی هیئت مدیره بوده که خود من هم عضوی از آن بودم و برهمین اساس، می توان گفت که اهداف اصلی و برنامه های کلی، به دلیل برخورداری از سبقه کارشناسی و تصمیم های گروهی خبرگان صنعت گاز، همچنان ادامه خواهند یافت. البته باید قبول داشت که هیچ دو مدیری به طور کامل شبیه به یکدیگر نیستند و رفتار و عملکرد یکسانی نخواهند داشت. وجود اختلاف نظر بین مدیران در بعضی موارد، به دلیل نوع نگرش و آموزه های علمی و عملی آنها، بسیار طبیعی است. دامنه این تغییرات تا چه حد و تاکید بیشتر شما بر چه مواردی خواهد بود؟این تفاوت در دیدگاه ها و سلایق فردی، حداکثر ۵ درصد خواهد بود و باید بگویم ۹۵درصد از اهداف و برنامه های صنعت گاز با دقت و کیفیت بالایی که تدوین شده اند، ادامه خواهد یافت. آنچه باید به آن اشاره کنم، رویکرد نتیجهگرایی است که معمولا بر آن تاکید دارم. در برنامههای کاری و حتی شخصی، بسیار به نتیجه فکر میکنم. در امور اجرایی و مدیریتی، بهنتیجهرسیدن کارها برایم خیلی مهم است و چون وقت و بودجه محدودی داریم، تلاشم بر این است که عموم برنامهها متمرکز بر نتیجه باشد و برهمین اساس، انجام پروژههایی که بهرهوری مشهود و بالایی دارند، برایم در اولویت هستند.در این چند سال به دلیل قواعد متعدد و قوانین مختلف استخدامی، وضعیت کارکنان صنعت نفت و به تبع آن، شرکت ملی گاز ایران نیز بسیار پیچیده شده است. ازسوی دیگر، همواره بر اقتصاد مهندسی و مهندسی ارزش در اجرای پروژه ها، تاکید دارم؛ یعنی هزینه ها و منافع یک پروژه را همواره درنظر می گیرم. البته ناگفته نماند مهندس عراقی هم رویکرد فرایندگرا داشتند که با هم در این خصوص، اتفاق نظر داشتیم. با توجه به اینکه تصویب بودجه سال آینده، مراحل نهایی خود را می گذراند و در چند سال اخیر نگرانی های بسیاری درخصوص پروژه های عمرانی و توسعه ای مطرح شده است، براساس همان تاکید شما بر اقتصاد مهندسی پروژه ها، آیا نگرانی خاصی برای تامین منابع مالی پروژه های جاری و روند توسعه گازرسانی وجود دارد؟معتقدم شرکت ملی گاز ایران از نظر مالی در مقایسه با شرکت های دولتی، وضعیت مناسب تری دارد و تلاش می کنیم این روند را در آینده، بهبهود بخشیم. تلاش خواهیم کرد درآمدهای شرکت را گسترش دهیم تا بتوانیم با بهره برداری از پروژه های در دست اجرا و توسعه ای، نقش موثرتری در روند توسعه صنعتی کشور و تحقق برنامه های دولت و وزارت نفت داشته باشیم. چالش های فراروی منابع انسانی در سراسر صنعت نفت و به خصوص شرکت ملی گاز ایران، ازجمله دغدغه هایی است که اتفاقا در ابتدای دولت یازدهم نیز ازسوی وزیر نفت بر آن تاکید و قول های بسیاری نیز داده شده بود. نگاه شما در این خصوص چیست و آیا سامان دهی منابع انسانی را نیز می توان جزو همان ۵درصد تغییرات مدیریتی شما درنظر گرفت؟بعد از برگزاری مراسم پنجاهمین سالگرد تاسیس شرکت ملی گاز ایران که با حضور رئیس جمهور و وزیر نفت برگزار شد، همواره بر این موضوع تاکید کرده ایم که ارتقای کیفیت خدمات رسانی به عنوان یکی از راهبردهای نوین صنعت گاز، درنظر گرفته خواهد شد که بار اصلی آن، بدون تردید بر دوش کارکنان و منابع انسانی متخصص خواهد بود. به طور حتم برای شرکت ملی گاز ایران به عنوان یکی از بازیگران اصلی تامین انرژی در سطح ملی و منطقه ای، وضعیت کنونی و آینده سرمایه های انسانی آن ، مسئله بسیار مهمی محسوب می شود. بعد از ۳ دهه فعالیت مستمر در بخش های مختلف صنعت گاز، معتقدم هر یک از نیروهای جوان و متخصص که مشغول فعالیت می شود، باید آینده کاری خود را در جایگاه مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران ترسیم کند و برای دستیابی به این هدف بزرگ، به طور جدی کار کند که تحقق این مهم، مستلزم ایجاد آرامش و توجه ویژه به منابع انسانی است. درخصوص تغییر رویکرد و برنامه ها نیز باید به یک موضوع مهم توجه داشت. در این چند سال به دلیل قواعد متعدد و قوانین مختلف استخدامی، وضعیت کارکنان صنعت نفت و به تبع آن، شرکت ملی گاز ایران نیز بسیار پیچیده شده است. معتقدم بسیاری از این موارد قابل انجام است و مرتفع خواهند شد. نیروی انسانی فقط «توجه» لازم دارد و این توجه آنچنان بار مثبتی دارد که آثار شگرفی بر وضعیت هر سازمان خواهد داشت. برهمین اساس تمام تلاش خود را به کار خواهم بست و امیدوارم بتوانم مشکلاتی که به دلیل نوع قراردادها و استخدامهای متفاوت دامنگیر نیروی انسانی شده را مرتفع و این رویکرد را اصلاح کنم. دغدغه های کنونی منابع انسانی در صنعت گاز در حالی ابعاد بسیاری یافته است که اخیرا، صحبت هایی نیز مبنی بر تصمیم وزارت نفت برای واگذاری شرکت های گاز استانی نیز به گوش می رسد. با توجه به تجربه ناموفق چنین رویکردی در روند خصوصی سازی شرکت های پتروشیمی، آیا می توان به آینده کارکنان صنعت گاز در صورت اجرای واگذاری ها، خوش بین بود؟متاسفانه در کشور ما به بخش خصوصی اهمیت چندانی داده نمی شود، به همین دلیل و با توجه به تداوم رویکرد خانواده ها به استخدام فرزندان خود در بخش های دولتی، فشار بسیاری نیز بر مدیران برای استخدام های بیشتر وجود دارد. اگر این فرهنگ برای ما جا بیفتد که بخش خصوصی هم میتواند بزرگ و قابل اعتماد شود، مشکلات نیروی انسانی که الان با آن مواجه هستیم، کمتر خواهد شد. بنابراین باید راهکارهایی را اندیشید که اگر قرار است بخش هایی از صنعت را واگذار کنیم، نوعی از بخش خصوصی مطمئن ایجاد و بر آن نظارت کنیم که نیروهای انسانی در آن، ضربه نخورند.تمام تلاش خود را به کار خواهم بست و امیدوارم بتوانم مشکلاتی که به دلیل نوع قراردادها و استخدامهای متفاوت دامنگیر نیروی انسانی شده را مرتفع و این رویکرد را اصلاح کنم. معتقدم نیروهای انسانی چه در بخش خصوصی فعال باشند و چه در بخش دولتی، باید سرنوشت یکسانی داشته باشند و با یک دید به آنها نگریسته شود؛ زیرا آنها باید در آینده هدایت صنعت را به دست بگیرند. نباید شرایطی را فراهم کرد که آنها آسیبپذیر باشند، بلکه نتیجه باید برایش آنها زمینه هایی را فراهم کرد که امنیت شغلی، درآمد مناسب، امکانات و رفاه مناسبی برای آنها ایجاد شود. در ادامه فعالیت های صنعت گاز با مدیریت جناب عالی، آیا شاهد هدف گذاری های جدیدی خواهیم بود؟خوشبختانه دغدغههایی مانند قطعی گاز در زمستان و برخی نقاط ضعف شبکه های گازرسانی که از سالهای گذشته داشتیم، تقریبا برطرف شده؛ اما چند پروژه انتقال گاز در عسلویه باقی مانده است که امیدواریم در آینده بتوانیم به انجام برسانیم. پیگیری مجدانه پروژههای گازرسانی به شهرها و روستاها را نیز به طور جدی تری دنبال خواهیم کرد تا نقاطی که هنوز گاز ندارند یا با قطعی و کاهش فشار مواجه هستند، بهطور کامل و بدون مشکل از این نعمت بهرهمند شوند. ازجمله اهداف جدیدی که در برنامه سال جدید قرار دارد، بحث فروش «ال.پی.جی» است. درحالحاضر رقم فروش ما در این بخش قابل توجه است و در سطح بینالملل، صادرکننده این محصول هستیم و قصد داریم با هدف گذاری های جدید، جایگاه مناسب تری در بازارهای بین المللی در این بخش کسب کنیم. هدف بعدی، مانیتورینگ و کنتورهای هوشمند به عنوان یکی از مباحث قابل توجه در سالهای آینده است. قصد داریم در سال جدید این موضوع را بهعنوان یک مگاپروژه بررسی و اجرای آن را به ۳ یا ۴ سال آینده موکول کنیم، اما قطعا در سال آینده، طراحی و بررسی آن انجام خواهد شد. برنامه بعدی، بازنگری در هزینههای جاری است که باید این موضوع بررسی شود که چطور میتوان شرکت را با هزینه های متعادلتری مدیریت کرد. روند گازرسانی به روستاها و شهرهای باقی مانده نیز دچار تغییراتی خواهند شد؟درحالی که تلاش کرده ایم عملیات گازرسانی به همه شهرها تقریبا کامل شود، گازرسانی به روستاها را نیز با اولویت ویژهای دنبال میکنیم. بعضی استانها برخورداری بیشتری داشتند و بعضیها در این چندسال در بخش روستایی کمتر برخوردار بودند که تلاش خواهیم کرد آنها را نیز به میانگین کشوری نزدیک کنیم. خوشبختانه تاکنون به ۹۸درصد جمعیت شهری در کشور گازرسانی شده است. در روند توسعه گازرسانی به سراسر کشور، فقط استان سیستان و بلوچستان از پوشش کمتری برخوردار بود که با تدوین برنامه های گسترده و پیگیری پروژه های در حال اجرا، در آینده نزدیک فرایند گازرسانی در این استان نیز کامل خواهد شد. همچنین ۷۷درصد از جمعیت روستایی کشور نیز بهره مند از گاز هستند و طبق برنامه ریزی های صورت گرفته تا پایان امسال به ۳هزار روستا و در سال ۱۳۹۸ نیز به ۳ هزار روستای دیگر گازرسانی خواهد شد. افزایش تولید و توسعه پالایشگاه های گاز طبیعی به کجا خواهد رسید؟ در شرایط کنونی روزانه بیش از۸۰۰ میلیون مترمکعب گاز تولید می شود و مطابق برنامه ریزی ها، قرار است این میزان تا سال ۱۴۰۰ به یک میلیارد مترمکعب می رسد. البته یکی از دغدغه های اصلی شرکت ملی گازایران، ضرورت اصلاح الگوی مصرف در بخش خانگی و تلاش برای افزایش بهره وری به ویژه در نیروگاه هاست؛ زیرا طبق بررسی های صورت گرفته مصرف گاز در این مراکز تا ۳۰ درصد قابلیت صرفه جویی دارند.
منبع: انرژی امروز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت energytoday.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «انرژی امروز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۴۰۲۸۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکمرانی دادهها در عصر اینترنت اشیاء/ پلتفرمها خود را مالک دادهها میدانند
به گزارش خبرگزاری علم و فناوری آنا؛ اینترنت اشیاء ابزاری است که ابعاد گستردگی و قدرت آن قابل تصور نیست و از بهترین ابزارهای بهبود وضعیت قتصادی و مدیریت کشور است. به طوری که اگر برای استفاده از این فناوری درست برنامه ریزی شود میتوانیم در بسیاری از حوزهها پیشرفت چشمگیری داشته باشیم. از این رو با توجه به اهمیت رشد و توسعه فناوری اینترنت اشیاء در کشور، با روزبه بابازاده رئیس کمیسیون اینترنت اشیاء سازمان نصر و سازمان مردم نهاد ترویج اینترنت اشیاء و علوم داده گفتوگو کردیم که در ادامه متن کامل آن را میخوانید:
آنا: تعریف اینترنت اشیاء چیست؟
هرچیزی که اینترنت به آن شخصیت دهد اینترنت اشیاء محسوب میشود
بابازاده: اینترنت اشیاء واژهای جدید نیست و از سالهای قبل با اسمهای دیگری مانند ماشین در ماشین، سنسور نتورکینگ و... وجود داشته، اما از یک جایی به بعد با اضافه شدن هوش مصنوعی اینترنت اشیاء پررنگتر شد. به طور کلی هرچیزی که در حوزه هوشمندسازی به اینترنت وصل شود و در شبکه قرار بگیرد در دسته اینترنت اشیاء قرار میگیرد.
از طرفی اسم درست اینترنت اشیاء، اینترنت چیزهاست که در ایران به غلط اینترنت اشیاء ترجمه شده است. چون فقط اشیاء نیست که به اینترنت وصل میشود درخت، حیوان و هرچیزی دیگری که قابلیت وصل شدن به اینترنت را دارند میتوانند شبکه اینترنت اشیاء را شکل بدهند. همین گوشیهای همراه هم تجهیزات اینترنت اشیاء است. یک تعریف خوب برای اینترنت اشیاء هست که میگوید: هرچیزی را که بتوان در محیط شبکه و اینترنت به آن شخصیت دهیم و با آن صحبت کنیم، اینترنت اشیاء محسوب میشود. در حال حاضر هیچ کسب و کاری را پیدا نمیکنید که اینترنت اشیاء در آن دخیل نباشد و در هر حوزه و صنعتی از قبیل حمل و نقل، سلامت، خوراک، پوشاک، کشاورزی و لوازم خانگی وجود دارد.
تیغه دو لبه فناوری
کار اینترنت اشیاء جمع آوری داده، انتقال، تحلیل داده و اعمال خروجی است
آنا: با توجه به خطر افتادن دادهها و مباحث امنیتی مربوط به آن در عصر اینترنت اشیاء آیا میتوان از آن در زندگی روزمره استفاده کرد؟
بابازاده: در زمینه امنیت داده هم در کشورما و هم در کشورهای دیگر اتفاقاتی افتاده که موجب درز دادهها و اطلاعات افراد شده است. بهطور مثال در کشورما در حوزه تاکسیهای اینترنتی چندبار این موضوع اتفاق افتاده است. اما نمیتوانیم بگوییم چون این تکنولوژی امکان ایجاد خطر دارد باید کنار گذاشته شود، زیرا فناوری دارای تیغهای دو لبه است و دارای مزایا و معایب خودش است و جزیی از زندگی ماست.
ساختار اینترنت اشیاء از قسمتهای مختلفی تشکیل شده از قبیل حسگرها یا پابلیشر که داده را تولید میکند، «گت وی» که مانند خیابانهای شهر است، پلتفرم که وظیفه مدیریت دادهها را بر عهده دارد و در انتها سابسکرایبر یا مشترک که دادهها را دریافت میکنند. دادهها همه جا هستند و امنیتشان هم میتواند به خطر بیفتد ولی نمیتوانیم بگوییم، چون چاقو احتمال قتل دارد از آن استفاده نکنیم. باید با ابزاهای فناوری درست کنار بیاییم از آنها بهترین استفاده را ببریم. اینترنت اشیاء یک غول بزرگ فناوری و یک سونامی فناوری است. در زندگی همه انسانها وجود دارد و نمیتوان جلوی آن را گرفت پس به جای مقابله و جنگیدن با آن بهتر است شیوه رام کردن این غول یا سوار این سونامی شدن را یاد بگیریم.
آنا: هک و امنیت داده تنها مختص اینترنت اشیاء است؟
بابازاده: طبق آمار سال ۲۰۲۰ حدود ۵۰ میلیارد دیوایسدساه اینترنت اشیاء در جهان وجود داشته است. یعنی به ازاء هر نفر حدود ۵ ابزار اینترنت اشیاء وجود دارد. پس اگر ما فقط یک گوشی هوشمند داریم ۴ ابزار دیگر ما را فرد دیگری اضافه بر ۵ ابزار خود دارد و این آمار هرساله افزایش پیدا میکند. اصلا دلیل بهوجود آمدن IP۶ در دنیای شبکه حجم زیاد دیوایسهای اینترنت اشیاء بود که به شبکه وصل شده یا خواهند شد و IP۴ دیگر قابلیت پوشش این حجم ابزار را نداشت.
از زمانهای قدیم انواع اقسام رمزنگاریها برای رد و بدل داده وجود داشته و کسانی بودند که سعی در شکستن رمز داده میکنند، هک داده و امنیت داده مختص اینترنت اشیاء نیست ولی، چون حجم داده و تنوع دادهها بخاطر تعداد زیاد ابزارهای اینترنت اشیاء بسیار است بیشتر جلب توجه میکند.
نصف دادههای سلامت دنیا مربوط به گجتهای پوشیدنی است
با یک مثال میتوان حجم داده را مقایسه کرد، برآورد میشود در چندسال آینده در حوزه سلامت حجم دادههای تولید شده از دستگاههای متصل به شبکه حدود ۱۸۰ زتا بایت باشد که ۸۰ زتا بایت از آن مربوط به گجتهای پوشیدنی است. یعنی تقریبا نصف دادههای سلامت دنیا از ابزارهای اینترنت اشیاء حوزه سلامت است که با توجه به حجم دادههایی که یک دستگاه تصویر برداری مانند (MRI) یا سی تی اسکن نسبت به یک گجتهای پوشیدنی که دادههایی در حد کیلو بایت تولید میکنند، حجم زیادی را شامل میشود و از آن میشود به تعداد زیاد گجتهای سلامت هوشمند است.
در صیانت از داده با آنچه استاندارد دنیاست فاصله داریم
آنا: صیانت از داده در ایران چطور انجام میگیرد و آیا قوانین مشخصی در این زمینه وجود دارد؟
بابازاده: در بحث صیانت از داده در ایران اسنادی وجود دارد، اما با آنچه که استاندارد است فاصله داریم، ما در کشور دادههای بسیاری داریم که هر نهادی آن را متعلق به خود میداند مثلا در حوزه پزشکی، پزشک و نظام سلامت خودش را مالک داده میداند.
دانلود فیلم اصلی کد ویدیو
آنا: مالکیت داده در ایران به چه صورت است؟
دادههای هرکس متعلق به خودش است
بابازاده: بحث مالکیت داده بحثی چالش برانگیز است که حدود هشت سال است که با ارگانهای مختلف صحبت میکنیم که آنها را متقاعد کنیم داده متعلق به فردی است که از او گرفته شده. موضوعی که در اروپا خیلی قبلتر تصمیم گرفته شده و تبدیل به قانون شده تا هر زمان شخصی بخواهد بتواند دادههای خود را از یک پلتفرم خارج کرده یا به پلتفرم دیگر منتقل یا کلا پاک کند. متاسفانه ما هیچ وقت در کشور نمیتوانیم از یک پلتفرم بخواهیم که داده ما را پاک کند. چون پلتفرمها خودشان را مالک داده میدانند و این موضوع میتواند صدمه زیادی ایجاد کند.
متاسفانه ما هیچ وقت در کشور نمیتوانیم از یک پلتفرم بخواهیم که داده ما را پاک کند. چون پلتفرمها خودشان را مالک داده میدانند و این موضوع میتواند صدمه زیادی ایجاد کند
اگر در آخرین هکی که در تاکسی اینترنتی اتفاق افتاد دقت کنید به ازای هر نفر بهطور میانگین بیش از ۵ دیواس ثبت شده بود. یعنی از اول که فرد وارد پلتفرم شده دادههایش ذخیره شده که شامل دستگاهها و موبایلهایی که عوض کرده هم میشود که اصلا چنین موردی لازم نیست. اصلا چه لزومی دارد که داده ۶ سال پیش در یک جا نگه داشته شود؟ هیچ قانون و امکانی برای تعیین مدت زمان نگهداری داده در پلتفرمها وجود ندارد.
بهطور مثال برای یک بازه مشخص داده نگهداری شود و بعد از آن مدت حذف شود یا به جای دیگر منتقل کنیم. ممکن است با کوچکترین رخنه در پلتفرم تمام دادههای افراد به سرقت برود. در صورتی که شاید داده یک سال اخیر برای تصمیم گیریها مهم باشد. این قوانینی است که وجود دارد و اتحادیه اروپا جلوتر ماست؛ و قانون گذاران ما نیاز هست به این موارد توجه کنند و قوانین را تدوین کنند. در مورد قوانین صیانت از داده هم بهتر است شفاف تعیین شود صیانت از داده یعنی چه؟ صیانت از داده برای کی؟ برای فرد؟ برای پلتفرم؟ برای لایه حکومتی؟ هر کدام از اینها تعاریف جدا دارند و صیانت از داده هم در آنها فرق میکند.با رخنه در پلتفرمها حجم زیادی از داده را میتوان به دست آورد که شامل اطلاعات مهمی است. داده هرچقدر مفید به همان میزان هم خطرناک است.
آنا: در این حوزه با چه چالشهایی مواجه هستید؟
بابازاده: اسناد مرتبط با هوشمند سازی با دیدگاه لایه حکومتی است، چرخش مالی صنعت اینترنت اشیاء برروی داده است نه دیواس اگر تصویب اسناد بالادستی نظر تشکلها را در این رابطه نخواهند نمیتوانیم کار مثمر ثمری در این صنعت و در کشور انجام داد. بقای این صنعت در کشور به شرکتهای خصوصی آن است و بقای شرکتها به گردش درآمدی آنها باید بدانیم که با سخت کردن حیات شرکتهای این حوزه، امکان دارد دیگر شرکتی در این حوزه نماند که به آن حاکمیت شود. بهتر است بدانیم که هزینه تحقیق و توسعه در این حوزه بسیار بالا است به همین دلیل اکثر تجهیزات این حوزه وارداتی است در نتیجه اکثر دادههای ما دست کشورهای دیگر است و این موضوع جای تفکر دارد که چطور این حوزه را در کشور تقویت کنیم.
قانون گذاری مناسب در زمینه اینترنت اشیاء لازمه پیشرفت در صنعت
اینترنت اشیاء صنعت خودروسازی و مبلمان یا مانند اکثر صنایع دیگر نیست، در اینترنت اشیاء با یک فلش همه اطلاعات قابل نقل و انتقال و جا به جایی است اگر حمایت و قانون گذاری درست انجام نشود افراد و شرکتها بسیار راحتتر از صنایع دیگر مهاجرت میکنند، چراکه نیاز ندارد یک خط تولید یا کارخانهای را جمع کنند و برنود. در حاکمیت نیاز است یادبگیریم چطور سرمایه را نگه داریم و آنها حفظ کنیم. کاری نکنند که کسب و کارها برای بقا مهاجرت کنند.اگر در قانون گذاری سخت بگیریم صنعت شکل نمیگیرد و اگر رها کنیم انواع هکها صورت میگیرد پس لازم است حاکمیت حد واسط آن را در نظر بگیرد.
دانلود فیلم اصلی کد ویدیو
آنا: چه چالشهایی به کمک اینترنت اشیاء قابل حل است؟
بابازاده: ما در کشور چالشهای مختلفی در آب، غذا، صنعت، سلامت، حمل و نقل و ... داریم که این صنعت میتواند اکثر آنها را حل کند. اینترنت اشیاء در کشاورزی میتواند تا ۹۰ درصد مشکل آب را حل کند و تولید را چند برابر افزایش دهد. میتوانیم چهار فصل سال محصول برداشت کنیم. در نظام سلامت از طریق پیشگیریها و دیواسهای موجود هزینه سلامت را به شدت کاهش دهد.
آنا: آیا ما در کشور با مشکل تکنولوژی مواجه هستیم؟
ایران در تکنولوژی با امریکا و چین برابری میکند/ سیاستگذاری صحیح حلقه مفقوده در به کارگیری فناوری
بابازاده: خیر، ما در کشور مشکل دانش نداریم و با اروپا و امریکا و چین برابری میکنیم، اما در حوزه تجهیزات شدیدا ضعف داریم و نیازمند واردات از خارج هستیم و از طرف دیگر در سیاست گذاری مشکلات زیادی داریم اگر سیاست گذاری درست باشد با تواناییهای داخلی و دانش بومی موجود اتفاقات بزرگی در کشور خواهد افتاد.
اگر سیاست گذاری درست باشد با تواناییهای داخلی و دانش بومی اتفاقات بزرگی در کشور خواهد افتاد
متاسفانه شکاف بزرگی بین جامعه صنعتی و لایههای حکومتی وجود دارد و هرچقدر این فاصله بیشتر شود دیگر دغدغه یکدیگر را متوجه نمیشوند. مانند اتفاقی که بین صنعت و دانشگاه افتاد، الان صنعت و دانشگاه زبان یکدیگر را نمیفهمند و نمیتوانند متوجه خواستههای یکدیگر شوند.
صنعت الکترونیک یکی از پرهزینهترین واحدهای تحقیق و توسعه را دارد و خیلی شرکتها نمیتوانند هزینه این تحقیق و توسعه را پرداخت کنند؛ بنابراین دولتها باید در تحقیق و توسعه شرکتها سهیم شوند و هزینه کنند تا شرکتها بتوانند کار تحقیق و توسعه انجام دهند. کشورهای پیشرفته و درحال توسعه چشم داشتی بابت این کمک هزینهها ندارند، چون میدانند اگر شرکت بچرخد مالیات بیشتر میدهد و اگر بتواند صادرات کند جایگاه کشور بالا میرود و درآمدآن افزایش می یابد، پس یک بازی برد-برد است متاسفانه کشورما هنوز به معنای واقعی به این مرحله نرسیده است.
دانلود فیلم اصلی کد ویدیو
صنعت و لایه حکومتی نیازمند تعامل بیشتر هستند
تنها راه نجات کشور حمایت از واحدهای تحقیق و توسعه شرکتهای خصوصی است نه دولتی؛ زیرا در شرکتهای دولتی تحقیق و توسعه چندانی صورت نمیگیرد و فقط هزینههای غیر منطقی صورت میگیرد. حلقه مفقودهای بین صنعت و لایه حکومتی وجود دارد؛ زیرا هزینه لایه حکومتی را صنایع میدهد و صنعت نباشد مالیاتی نیست وقتی صنایع مهاجرت کنند کسی نیست مالیات بدهد و چرخه اقتصادی کشور نخواهد چرخید.
آنا: آینده اینترنت اشیاء را چطور پیش بینی میکنید؟
بابازاده: بهطور کلی اینترنت اشیاء هر روز اتفاقهای جدید را برای ما رو میکند و نمیتوان آیندهای بدون اینترنت اشیاء را تصور کرد. اینترنت اشیاء زندگی را راحتتر کرده و هزینهها را کاهش میدهد، مدیریت را راحتتر و کارامدتر و برنامه ریزی و پیش بینی را دقیقتر میکند و در کل بقا را به نحوی تضمین میکند.
آنا:خطرات ناشی از اینترنت اشیاء را چطور میبینید؟
تجارت دادهها
بابازاده: درحال حاضر داده از نفت مهمتر است و درآمد بیشتری برای کشورها و شرکتها دارد. بهطور مثال میتوان علاقه مجموعهها به دانستن سبک زندگی مردم برای کسب در آمد بیشتر از طریق تبلیغات اشاره کرد. بهطور مثال گوگل بعنوان یکی از پردرآمدترین شرکتها به اکثر مردم خدمات رایگان میدهد و تقریبا به اکثر ما چیزی نمیفروشد پس این همه درآمد از کجا میآید؟ حریم خصوصی افراد بسیار با ارزش است و باید توجه کنیم دادههای ما کجا میروند و دست چه کسانی میافتد.
داده از نفت مهمتر است و درآمد بیشتری برای کشورها و شرکتها دارد
یک جاروبرقی هوشمند به چهار سرور داده ارسال میکند
طی تحقیقاتی که در یکی از پژوهشکدههای کشور انگلیس بر روی دیواسهای هوشمندی که در داخل خانهها انجام شده بود متوجه شدند یک جاروبرقی هوشمند به ۴ سرور مختلف داده ارسال میکرد.
درمورد کسب درآمد در این حوزه باید به این نکته اشاره کرد که درآمد این حوزه از فروش ابزارها نیست، تقریبا در بهترین و بدترین حالت یک ابزار بیشتر از یکبار فروخته نمیشود به دلیل اینکه اگر ابزار خوب باشد دیگر نیازی به تهیه مجدد آن نیست و اگر بد باشد دیگر کسی مجدد تهیه نمیکند و درآمد اصلی این حوزه کسب و کار بر اساس داده است، کسب و کارهای پلتفرمی اگر برنامه ریزی درستی پشتش باشد به شدت درآمد بالایی خواهد داشت. درنتیجه در قانونگذاریها باید خیلی دقت شود که کسب و کارهای این حوزه قدرت بقا داشته باشند.
آنا: کمیسیون اینترنت اشیاء چه فعالیتهایی انجام میدهد و هدف از تشکیل آن چیست؟
تشکلها حلقه سوم جامعه بین مردم و حکومت هستند
بابازاده: هدف ما در سازمان مردم نهاد ترویج اینترنت اشیاء و علوم داده است و از طرف دیگر کمیسیون اینترنت اشیاء سازمان نظام صنفی رایانهای حمایت از کسب و کارها، فرهنگ سازی، ترویج و آموزش حوزه هوشمند سازی در کشور است.
امیدواریم که بتوانیم کشور و جامعه را از این وضعیت نجات دهیم و حداقل با همکاری با ارگانهای مختلف سیاست درستی برنامه ریزی کنیم تا کسب و کارها درکشور بقا داشته باشد، زیرا بقای کشور به کسب و کارها است بایدجامعه و صنایع راضی باشند. تشکلها به عنوان حلقه سوم جامعه بین مردم و حکومت هستند و اگر ضعیف شوند فاصله بین مردم و حکومت بیشتر میشود.
انتهای پیام/
مهدیه چوپانی